یک شهید را نمی بینی که چه شیرین و چه آرام می میرد؟ برای آنها که به روز مرگی خو کرده اند و با خود ماندگارند مرگ فاجعه ی هولناک و شوم زوال است،گم شدن در نیستی است. آن که آهنگ هجرت از خویش کرده است با مرگ آغاز می شود.چه عظیم اند مردانی که عظمت این فرمان شگفت را شنیده اند و آن را کار بسته اند که:((بمیرید پیش از آنکه بمیرید))!؟ چنین می پندارم که در این سوره مخاطب خداوند تنها پیامبر نیست. روی سخن با همه ی آن هایی است که در جامه ی خویش پیچیده اند:((ای به جامه ی خویش فرو پیچیده!برخیز!و جامه ات را پاکیزه ساز و پلیدی را هجرت کن))! طنین قاطع و کَننده ی فرمان وحی در فضای درونم می پیچد و صدای زنگ های این کاروانی را که آهنگ رحیل کرده است می شنوم.هجرت آغاز شده است و می دانم این آتشی که اکنون چنین دیوانه در من سر برداشته است نه یک حریق که آتش کاروان است! آتشی که بر راه می ماند و کاروان می گذرد. دکتر شریعتی(کتاب کویر) |